English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3120 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
test town U شهرمورد نمونه گیری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
module U اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
modules U اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
sampling U نمونه گیری برداشت نمونه
undisturbed sample U نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
samplery U نمونه گیری
coring U نمونه گیری
survey U نمونه گیری
surveyed U نمونه گیری
surveys U نمونه گیری
sampling U نمونه گیری
domal sampling U نمونه گیری خانواری
sampling unit U واحد نمونه گیری
sampling bias U سوداری نمونه گیری
sampling population U جامعه نمونه گیری
sampling error U اشتباه نمونه گیری
sampling theory U نظریه نمونه گیری
time sampling U نمونه گیری زمانی
stratified sampling U نمونه گیری لایهای
sampling distribution U توزیع نمونه گیری
area sampling U نمونه گیری منطقه یی
area sampling U نمونه گیری منطقهای
proof sheet U نمونه غلط گیری
double sampling U نمونه گیری چندگانه
sampling error U خطای نمونه گیری
accumulative sampling U نمونه گیری پیاپی
fractional sampling U نمونه گیری مکانیکی
activity sampling U نمونه گیری از فعالیت
random sampling U نمونه گیری تصادفی
two stage sampling U نمونه گیری دو مرحلهای
quota sampling U نمونه گیری سهمیهای
cluster sampling U نمونه گیری خوشهای
random sample U نمونه گیری تصادفی
behavior sampling U نمونه گیری از رفتار
sampling variability U تغییر پذیری نمونه گیری
sampling servo U دستگاه نمونه گیری خودکار
simple randon sampling U نمونه گیری تصادفی ساده
stratified random sampling U نمونه گیری لایهای تصادفی
multi stage sampling U نمونه گیری چند مرحلهای
controlled sampling U نمونه گیری کنترل شده
systematic random sampling U نمونه گیری تصادفی منظم
wine taster U جام شراب مخصوص نمونه گیری
proofroom U اطاق غلط گیری نمونه هایی چاپی مطبعه
foundry proof U نمونه غلط گیری شده برای تهیه کلیشه یاگراور
acceptance sampling U نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
sample U نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampled U نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
natural dyes U رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
He's a wet blanket. U او [مرد] آدم روح گیری [نا امید کننده ای یا ذوق گیری] است.
his severity relaxed U از سخت گیری خود کاست سخت گیری وی کمتر شد
digamy U دو زن گیری دو شوهر گیری
stream gaging U اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
with the utmost rigour U با کمال سخت گیری با سخت گیری هر چه بیشتر
measuring converter U مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
exemplars U نمونه
patterns U نمونه
types U نمونه
precedents U نمونه
precedent U نمونه
exemplar U نمونه
instances U نمونه
typed U نمونه
instance U نمونه
type U نمونه
sampled U نمونه
example U نمونه
examples U نمونه
schema U نمونه
copyslip U نمونه
formats U نمونه
format U نمونه
sample U نمونه
pattern U نمونه
typicalness U نمونه
progenitors U نمونه
progenitor U نمونه
schemata U نمونه
copies U نمونه
paradigm U نمونه
breadboard U نمونه
copied U نمونه
representative U نمونه
copy U نمونه
copying U نمونه
ensample U نمونه
strickle U نمونه
paradigms U نمونه
specimen U نمونه
specimens U نمونه
foretype U نمونه
forme U نمونه
representatives U نمونه
paragon U نمونه
paragons U نمونه
sampling U نمونه
modelled U نمونه
modeled U نمونه
modules U نمونه
module U نمونه
models U نمونه
calligraph U نمونه
model U نمونه
piece U سکه نمونه
pieces U سکه نمونه
prototypes U نمونه ازمایشی
type of use U نمونه کاربرد
work sample U نمونه کار
pilot model U نمونه ازمایشی
tokenism U نمونه کاری
prototype U نمونه اولیه
protoplast U نمونه اصل
prototyping U ساخت یک نمونه
typify U نمونه دادن
biased sample U نمونه سودار
prototypes U نمونه نخستین
prototype U نمونه ازمایشی
cell U فرف نمونه
parable U قیاس نمونه
parables U قیاس نمونه
prototypes U نمونه اولیه
vial U شیشه نمونه
random sample U نمونه تصادفی
quota sample U نمونه سهمیه
typified U نمونه بودن
gauge U سنجیدن نمونه
tokenism U نمونه نمایی
typified U نمونه دادن
gauged U سنجیدن نمونه
gauges U سنجیدن نمونه
patterning U نمونه سازی
for example U برای نمونه
typifies U نمونه دادن
probability sample U نمونه احتمالاتی
typifying U نمونه بودن
breadboard U نمونه تابلویی
typifying U نمونه دادن
typify U نمونه بودن
samples U نمونه کالا
phony U مدل یا نمونه
pilot plant U کارگاه نمونه
archetype U نمونه اولیه
archetypes U نمونه اولیه
pilot plant U کارخانه نمونه
by the square U مطابق نمونه
typifies U نمونه بودن
cells U فرف نمونه
pilot production U تولید نمونه
pattern making U نمونه سازی
test piece U نمونه ازمایش
sampling U نمونه برداری
emulation U نمونه سازی
emulator U نمونه ساز
modeled U نمونه اصلی
modelled U نمونه اصلی
test piece U نمونه ازمایشی
test model U نمونه ی ازمایش
modeling U نمونه سازی
model U نمونه اصلی
ladle samble U نمونه پاتیل
models U نمونه اصلی
holotype U نمونه شاخص
demo U نمونه نمایشی
polled U نمونه برداشتن
poll U نمونه برداشتن
per sample U طبق نمونه
screamer U نمونه بسیارخوب
sight form U نمونه رصد
g U نمونه معیار
free sample U نمونه مجانی
polls U نمونه برداشتن
specimen signature U نمونه امضاء
copying U نمونه ساختن
portfolio U نمونه محصول
copy U نمونه ساختن
copies U نمونه ساختن
copied U نمونه ساختن
exemplarily U بطور نمونه
exemplification U نمونه اوری
exemplum U مثال نمونه
foretype U نمونه قبلی
typical U نمونه نوعی
sample data U داده نمونه
sample distribution U توزیع نمونه
typification U تعیین نمونه
sample size U بزرگی نمونه
samplery U نمونه برداری
test specimen U نمونه ی ازمایش
sampled U نمونه کالا
sampled U نمونه قراردادن
standard U نمونه قانونی
prototype U نمونه نخستین
sample cell U فرف نمونه
representative sample U نمونه معرف
typical U یک نمونه بارز
unknown sample U نمونه مجهول
samplers U نمونه بردار
sampler U نمونه بردار
reference pilot U نمونه مرجع
typicality U نمونه علامت
typical sample U نمونه نوعی
typical galaxy U کهکشان نمونه
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1deformations is a concept that is gaining ground معنی این جمله
1the selected wells are 5 boreholes only, and desired samples quantity is 150-200 kg
2interfereometry
1مقاله در مورد اندازه گیری شیفت فرکانسی
1Formation Process
2مفعول
1Material-dependent representative
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com